شب با خیالی آسوده میخوابم ،صبح پاورچین پاورچین میام تو حال که فسقل خان بیدار نشه که چند دقیقه.گوشامو تیز میکنم صدای کلیک و تایپ بشنوم.ی حسی داره از پایین پام تا گلوم آروم آروم بالا میاد.لبتاب رو میزه و صفحه اش بسته ست.ی سکوت عمیق میپیچه تو سینه م.باید خونه رو تمیز کنم.
درباره این سایت